سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده خدای خویشتن را چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر آنکه چشمه های حکمت از دلش بر زبانش [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:58 عصر     |     () نظر

اگه من یه روز نباشم کی از عشقت می میره؟

یه روزی می رم و اون روزه که گریه ات می گیره!

اگه من یه روز برم برای کی ناز می کنی

رو بوم کی می شینی با کی تو پرواز میکنی؟

وقتی که قهر می کنی منتتو کی میکشه؟

اگه من یه روز نباشم سرنوشتت چی می شه؟

کی واست لا لا می گه که چشماتو هم بزاری

کی می ذاره تو همش براش بهونه بیاری؟

با کلیدش کیه قفل اخماتو وا میکنه

اون شبا که سردته کی دستاتو ها میکنه؟

وقت گریه سر تو رو شونه کی می ذاری

به یه آغوش دیگه که آخه عادت نداری!

اگه من یه روز نباشم کی از عشقت می میره؟

یه روزی می رم و اون روزه که گریه ات میگیره !


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:58 عصر     |     () نظر

سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو

زندگی را در خود منعکس کن


ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن

همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن


آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است

عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است


عشق لبریزی شور و مستی است...سهیم شدن خویشتن با دیگران است

وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد


عشق رابطه نیست مرتبه ای از وجود است

عشق به هیچ کس تکیه ندارد


آدمی عاشق نمی شود بلکه عین عشق می شود

البته وقتی عین عشق شد عاشق نیز هست


عاشقی محصول عشق است نه منبع عشق

اگر ندانی که کیستی عاشق نیز نخواهی بود


اگر ندانی که کیستی عین ترس خواهی شد

ترس نقطه ی مقابل عشق است ...نقطه مقابل عشق نفرت نیست


نفرت عشق وارونه است

در عشق آدمی بسط میابد در ترس آدمی منقبض میشود


عشق درهای دل آدمی را میگشاید...ترس درهای دل آدمی را می بندد

عشق اعتماد میکند و ترس شک می کند

 
در ترس آدمی احساس تنهایی میکند و در عشق آدمی محو میشود

در عشق مرزهای وجود آدمی میریزد

 و بدین سان درختان ...پرندگان... آب ها... ابرها

ماه و خورشید و ستاره ها


پاره ای از وجود آدمی میشوند

عشق هنگامی تحقق می یابد که تو آسمان درون خویش را تجربه کرده باشی


مراقبه کن - سکوت و آرامش ذهن

 غواص وجود خود شو و به عمق وجود خود برو


وقتی پرندگان میخوانند خوب به آوازشان گوش بسپار

وقتی به آستانه ی گلی می رسی با حیرت گرم تماشایش شو


اجازه نده دانسته های کهنه و بیات حجاب نگاه تو شوند

به چیزی برچسب نچسبان

 

 یاد بگیر سازی را بنوازی

آدم ها را ببین و با آنها در آمیز


هر انسانی آیینه ایست که خدا را به شیوه ی ویژه خود به تو نشان میدهد

از آدم ها یاد بگیر... نترس


هستی تو را به  شیوه های گوناگون حمایت میکند

اعتماد کن


اعتماد تو را از نیروی عشق سرشار میکند

نیروی عشق همه هستی را متبرک میکند


عشق به خودی خود کامل است

نیازی نیست عشق کاملتر از آن چیزی شود که هست


میل به کامل کردن عشق نتیجه ی فهم غلط از عشق است

دایره دایره است ما دایره کامل تر و ناقص تر نداریم


همه دایره ها کامل اند

اگر کامل نیستند دایره نیستند


کمال ذاتی عشق نیز هست

 

تو نمی توانی کم تر یا بیشتر عشق بورزی

تو یا عشق می ورزی یا عشق نمی ورزی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:57 عصر     |     () نظر

در این خانه ی  متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد

  کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم

  و من چون شمع می سوزم

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

  و من گریان و نالانم

  و من تنهای تنهایم

  درون کلبه ی خاموش خویش اما

  کسی حال من غمگین نمی پرسد

  و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم

  درون سینه پر جوش خویش ، اما

  کسی حال من تنها نمی پرسد

  و من چون تک درخت زرد پاییزم

  که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:57 عصر     |     () نظر

به روی خاطرات من همیشه ردپای تو

اگر چه مانده در دلم سکوت سبز جای تو

 

چقدر خسته می روی از این دیار گریه زا

کجا بدون سایه ات ؟ کجا بدون من کجا؟

 

نگاه سرد و مبهمت به روی پلک های من

قدم نمی زند چرا ؟ نمی رسد به داد تن ؟

 

همین که حرف می زنی بهانه رنگ می شود

همین که شعر می شوم دل تو سنگ می شود

شب از گلایه های من به سوی روز میدود

غروب میکند دلم؛به پشت کوه میرود

نفس نمیکشد هوا ؛ قدم نمیزند زمین 

سکوت میکند غزل بدون تو فقط همین


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:56 عصر     |     () نظر

<      1   2   3   4   5      >