سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بینوا فرزند آدم ، مرگش پوشیده است ، و بیمارى‏اش پنهان ، کردارش نگاشته است و پشه‏اى او را آزار رساند جرعه‏اى گلوگیر بکشدش و خوى وى را گنده گرداند . [نهج البلاغه]

به روی خاطرات من همیشه ردپای تو

اگر چه مانده در دلم سکوت سبز جای تو

 

چقدر خسته می روی از این دیار گریه زا

کجا بدون سایه ات ؟ کجا بدون من کجا؟

 

نگاه سرد و مبهمت به روی پلک های من

قدم نمی زند چرا ؟ نمی رسد به داد تن ؟

 

همین که حرف می زنی بهانه رنگ می شود

همین که شعر می شوم دل تو سنگ می شود

شب از گلایه های من به سوی روز میدود

غروب میکند دلم؛به پشت کوه میرود

نفس نمیکشد هوا ؛ قدم نمیزند زمین 

سکوت میکند غزل بدون تو فقط همین


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/11/23:: 1:56 عصر     |     () نظر