سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]

سلام به همه دوستای خوب و محترم

 

امید وارم حال همگی خوب باشه

امروز شعر جدیدمو میذارم تو وب

امید وارم خوشتون بیاد منتظر انتقاد و پیشنهاتونم

اگر مشکلی تو شعرام هست بگید تا رفعش کنم





گله مندم امشب



حرفی در دل دارم 

نه نپرسید شما

گله از او دارم

پس نگوییید چرا

..........

بگذر از کوچه ی عشق

تا صبح با یارت

بنویس از دل او

نامه ای بر یادت

............

حرف هایی شیرین

قصه هایی از تو

خاطرات دیرین

عاشقی باز از نو

.............

یک سکوت مبهم

پر ز تنهایی ها

بی جوابی درهم

شعر ها آواز ها

...........

تا سحر بیداری

بی درنگ با یادش

از غمش بیماری

مانده ای در راهش

............

گله مندم امشب

من ز تنهایی خود

حرف هایی در تب

حرفی با دله خود

........


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط عرشیا رحمتی 90/12/16:: 7:4 عصر     |     () نظر